استاد سید علی کمالی دزفولی
قبل از رحلت استاد جلیل القدر سید علی کمالی دزفولی فرصتی پیش آمد تا به بهانه ضبط چند برنامه تلویزیونی به مناسبت ماه مبارک رمضان برای شبکه ۴، صباحی نیز در منزل میزبان ایشان باشم لهذا فرصتی پیش آمد تا از هر دری با ایشان به گفتگو بنشینم و از علوم قرآنی و تجارب نابشان استفاده ها و بهره ها ببرم . بعضی از این گفتگوها ضبط شده که انشاالله در فرصتی که خداوند نصیب خواهد کرد پیاده سازی خواهم کرد. از طرفی فرصت مناسبی نیز فراهم شد تا از دستمایه تفسیری ایشان صحبتی به میان آید و در این موضوع سخنی گفته و یاد داشت شود. این موجز مربوط به همین دستآورد است . امید است برای آنها که با این شخصیت ماندگار که در سال ۱۳۸۲ به جامعه فرهیخته معرفی شد مفید فایده قرار گیرد. انشاالله
سید علی کمالی فرزند محمدرضا و او فرزند حسین و او فرزند محمودرضا و او فرزند سید اسماعیل موسوی است که از سادات گوشه دزفول میباشند. در منطقه خوزستان برای اهل فضل و کمال و ارادتمندان سادات، سادات گوشه کاملاً آشنا میباشند ایشان در سال ۱۲۹۲ خورشیدی در دزفول چشم به دنیا گشوده و بدلیل اینکه در خانوادهای فاضل و مذهبی بدنیا آمده، از ابتدای کودکی با چراغ هدایت دین و اسلام آشنا شدند، بدلیل فوت زود هنگام پدرشان با یتمی بزرگ شده لکن با داشتن پشتکار بالا، نداشتن پدر نتوانست، سدی در مسیر پیشرفت ایشان ایجاد کند.
جناب استاد از مفاخر بنام علوم قرآنی است که تاکنون قریب به بیستوشش جلد از مجلداتشان چاپ شده است. ذیلاً فهرست کتب شده ایشان جهت آشنایی بیشتر با عناوین نوشتاری ذکر میگردد.
۱ |
قانون تفسیر |
۵۰۰ صفحه |
۲ |
تاریخ تفسیر |
۵۰۰ صفحه |
۳ |
قرآن ثقلاکبر |
۵۰۰ صفحه |
۴ |
قرآن ثقلاکبر با اضافات |
۶۰۰ صفحه |
۵ |
شناخت قرآن |
۷۰۰ صفحه |
۶ |
قرآن و مبارزات |
|
۷ |
قرآن و جامعه سازی |
۲۰۰ صفحه |
۸ |
قرآن و دستورات اجتماعی |
۲۰۰ صفحه |
۹ |
قرآن و مقام زن |
۳۰۰ صفحه |
۱۰ |
قرآن و جامعه |
|
۱۱ |
خاتم النبی |
۴۰۰ صفحه |
۱۲ |
همزیستی و معاشرت در اسلام |
۴۰۰ صفحه |
۱۳ |
تاریخ اسلام |
|
۱۴ |
جاءالحق |
|
۱۵ |
تاریخ پیامبران |
|
۱۶ |
عرفان و ستون اسلامی |
|
۱۷ |
گلستان دزفولی |
|
|
|
|
۱۸- مقدمه بر چند کتاب مانند الترجمان عن المرزبان و قرآن خط مرحوم آقا شیخ محسن
۱۹- شرح خاندان ملحق به عرفان و سلوک
۲۰- ارمغان ربیع
۲۱- هر که میخواهد بخواند در پاسخ ملایان شوشتر بخوانند. (این کتاب اولین کتابی بود که استاد نوشتند)
۲۲- جنایات دوساله دکتر بقایی
۲۳- داستان عزیز و نگار با مسائل توحیدی و ولایت ۱۱۰۰ بیت (ابیات کلاً از جناب استاد است)
۲۴-قرآن و شعارها
۲۵-قبات القرآن
۲۹- عترت ثقلکبیر
تالیفات آماده به چاپ استاد ۲۲ جلد است که کتاب « تفسیر قرآن برای همه» نیز جزء این تالیفات است.
متن ذیل حاصل گفتگویی است که در تاریخ سوم رمضان المبارک ۱۴۱۹ مطابق با اول دی ماه هزار و سیصد و هفت که در منزل آقازاده جناب استاد در تهران فیمابین استاد و شاگرد (حقیر) صورت گرفته و تاکنون در جایی منتشر نشده است، والله یوید بنصره من یشاء (آل عمران۱۳)
شروع نوشتاری استاد در تفسیر بر میگردد به در خواستی که مرحوم جناب حجتالسلام و المسلمین حاج شیخ محمد کاظم مغزی نواده آیتالله العظمی حاج شیخ محمدرضا مغزی از ایشان داشته در آن زمان مرحوم حجتالسلام معزی استاد دانشکده الهیات تهران بودند و از ایشان میخواهند تا یک مطلب علمی در تفسیر با حجمی قریب به ۵۰۰ صفحه به منظوری بنویسند از آن زمان سیر تحقیقاتی و نوشتاری ایشان به سمت و سوی علوم قرآنی گرایش پیدا کرده و در مدت دو سال قریب به ۱۳۵ جلد کتاب، که اکثریت به اتفاق آنها چاپ مصر و لبنان بوده را با دید محققانه از نظر میگذارنند بطوریکه خودشان میفرمایند اولین آنها اتقاق سیوطی بود. در خصوص اتقاق سیو طی میفرماییند « اتفاق سیوطی کتابی است که اگر یک روحانی مسجد بتواند صفحهای از آن را درست بخواند و خوب بفهمد در آن صورت خود کفاست». بهرحال، این امر به سفارش آغاز میگردد که با نیروی جلو برنده در همه مواقع رفتن، پیشرفت میکند: اولین نتیجه مطالعات و تحقیقات منجر به تحریر کتابی با عنوان « قانون تفسیر» میگردد که کلیه قوانین را که یک مفسر در نوشتن و تفسیر کردن لازم دارد، ارائه میدهد. این کتاب در سفری که جناب استاد به اتفاق مرحوم آیتالله نبوی- از مراجع بنام استان خوزستان- به مقصد زیارت ثامن الائمه حضرت رضا علیهالسلام، تقدیم مرحوم شده و مرحوم آیتالله نبویی اعلام رضایت کرده و تشویق و ترغیب مینمایند تا کتاب چاپ گردد. و به همین منظور در همان زمان آن بزرگوار مبلغ پانزده هزار تومان جهت این امر اختصاص داده و تحت عنوان قانون تفسیر به زیور طبع آراسته میگردد. بدیهی است این کتاب جهت بهرهبرداری به کلیه عزیزان مشتاق تفسیر معرفی میگردد.
وقتی از خود قرآن از استاد سئوال نمودم، ایشان در باب قرآن فرمودند: گرچه در زمان عثمان کارهایی انجام گرفت که ابوبکر و عمر هم نکردند، لکن میبایست خدمات را در همین زمان مد نظر داشت. عثمان دو کار بسیار زشت انجام داد که هیچ سلطانی بعد از او نکرد، گرچه امور خلاف و تخطی از مرز اسلام بسیار داشته، لکن این دو مورد بسیار قبیح و بد بوده، اول آوردن مروان با عنایت به اینکه توسط رسول اکرم (ص) منع نیز شده بود و اعطای صدراعظمی خلافت به این مردک و دوم، بخشیدن فدک به مروان، اما همین عثمان در جمع آوری قرآن کاری شایسته کرد و اگر این عمل صورت نمیگرفت شاید به کل از اسلام خبری نبود و هرج و مرج میشد، و این قرآن مورد قبول امیرالمومنین نیز بوده است و ائمه هدی علیهمالسلام یکی بعد از دیگری به همین قرآن استناد نموده و اعتراضی نداشتند به تعبیر دیگر استاد اعتقاد به واقع نگری در حقایق تاریخی و تفسیری دارند.
بهرحال بعد از نوشتن کتاب « قانون تفسیر» موفق به نوشتن کتاب تاریخ تفسیر میشوند.
« کتاب تفسیر برای همه» قریب به ۳۰ سال طول کشیده است، چون قرآن برای اعتلای کمال بشر نازل شده، معتقدند که همه تفاسیر قرآن میبایست عموم مردم به عنوان مخاطب داشته باشد، فلذا سبک نوشتاری آن برای همه است. میگویند قریب به ۱۰ جلد خواهد شد، گر چه هم اکنون استاد معتقدند که تفسیر جامع میبایست با همکاری گروهی اهل فن تهیه شود به طوریکه صرفی آن نحوی آن، اهل حدیثی آن و …همه و همه نفرات اول و تراز اول باشند و اجماع اینها میتواند یک تفسیر عالی و خوب بدست دهد، لکن دلیل شروع کار از ۳۰ سال قبل این مجموعه تهیه شده که در تفسیر هر آیه آن پنج گام برداشته شده است.
۱- ترجمه آیات: به طوریکه فهم آیات راحت باشد و در عین تطبیق با مضاینی عربی نهایت تسهیل در ادراک مطلب و فهم آیه برای خواننده ایجاد گردد.
۲- تفسیر جداگانه لغات یا مقررات که شرح کامل داده شده است.
۳- تطبیق روایات وارده از اهل بیت و ائمه هدی علیهمالسلام چرا که راسخان در علمند و بزرگترین کمک در عمل تفسیر
۴- تفسیر آیه با رعایت دقیق شرایط قانون تفسیر که قبلاً در کتاب قانون تفسیر ایشان نگاشته شده، به طوریکه از این شرایط تخطی نکند.
۵- اصل تدبر در آیات است و قید نظریات با این شرط که به هیچ وجه با قرآن اختلاف نداشته باشد و ضمناً مؤید ظاهر قرآن هم باشد.
با عنایت به سبکهای مختلف مفسرین، ایشان بشدت اعتقاد دارند که هیچ سبکی نمیتواند مجاز به عدم رعایت قوانین تفسیری باشد، به دلیل ضعف بعضی از تفاسیر از رعایت قوانین ضررشان از مغول و صلیبان بیشتر است و هیچ مفسری و اصولاً هیچ شخصی نمیتواند چنان تفسیر کند که نظرش غالب بر قرآن باشد و بگوید مثلاً اگر اینطور بود بهتر بود و نباید یحرفون الکلمه عن مواضعه کرد و به همین دلیل تهاجماتی به تفسیر شیخبلخی دارند میگویند سر تا پا همهاش تاویل بیجا است و یا اعتراضات شدیدی به محیالدین عراقی میکنند.
از طرفی جناب مولوی مفسر نیست، لکن ایشان را ستایش میکند و میفرمایند که مولوی قریب به هزار آیه از قرآن را در اشعارش ذکر میکند لکن یک جا تاویل بیجا ندارند.
نکته: استاد کتابهای:
۱ |
چهره مولوی در آینه مثنوی |
۲۰۰ صفحه |
۲ |
تک بیتهای مثنوی |
۲۰۰۰ بیت |
۳ |
آیات قرآنی در مثنوی |
۶۰ صفحه |
۴ |
منتخب مثنوی |
۵۰۰۰ بیت |
را تالیف نموده که انشاءالله بزودی شاهد چاپ آنها باشیم.
فلذا:
در خصوص سبک نوشتاری تفسیرشان صرفاً رعایت قانون تفسیر را ذکر میکنند یعنی رعایت تمامی شرایطی که در کتاب قانون تفسیر ذکر کردهاند.
استاد اظهار میکنند که اگر بحث انتخاب تفسیر باشد، همانطور که در کتاب قانون تفسیر یاد کردهام ۱۰ تفسیر از شیعه و ۱۰ تفسیر از سنت را بر میگزینم لکن اگر امر،دایر بر انتخاب یک تفسیر از هر مذهب باشد تفسیر قرطبی از سنت و تفسیر مجمع البیان از شیعه را انتخاب خواهم کرد. استاد از بین تمامی تفاسیر تفسیر مجمع البیان را به دلیل رعایت قوانین تفسیری ترجیح میدهند. لکن معتقدند که در مجمعالبیان نیز ضعفهایی وجود دارد. از جمله نقل احادیثی از رسول اکرم (ص) یا ائمه علیهالسلام که احتمال ضعف سندی دارند. گرچه از باب کلامی تفسیر المیزان را بهترین دانسته، لکن مجمعالبیان را تقریباً جامع و روی هم رفته بهترین میداند.
ایشان عناوین قانون مندی را بطور خلاصه مسئله اللغه، اشتقاق، ناسخ و مسنوخ، صرف، نحو، معانی، اصول فقه، علم اجتماع، همه جانبه بودن و … میدانند و در باب اللغه میگویند: گرفتاری لغت یک مسئله شوخی نیست بلکه باید کاملاً معانی را بدانیم و مثال میزنند که در آیه هوالذی جعل لکم الارض ذلولاً فمشوا فی مناکبها، به معنی اینکه خداوند کسی است که زمین را برای شمار رام قرار داده میگویند فمشوا یعنی راه بروید در مناکش، راه بروید یعنی چه، شما لغت را پیدا نمیکنید عجیب این است که در مجمعالبیان یکی از معانی فمشوا را اهدا میداند بهر حال ارجاع به مطالعه کتاب قانون تفسیر میدهند.
میفرمایند: قرآن نیامده است تا روابط جبر و هندسه را به انسان بیاموزد و یا اینکه فرمول تیز آب را بدست دهد بلکه آمده است تا رابطه خلق با خالق و خلق با خلق را تبین نماید. کشف و اختراع کار انسان است و خدواند آنرا به انسان واگذار کرده و میگویند اگر تصور شود که قرآن برای این مسائل آمده است. و پیشگوییهایی در علوم طبیعی دارد، اگر تنها تصور این شکلی باشد خطرناک است لکن قرآن ارج و رتبه علماء مادی را هم منکر نمیشود و مقام یکنفر عالم را با جاهل یکی نمیداند فلذا مشوق دانشمندان است.
میفرمایند: تفاسیری وجود دارد که متاسفانه همه چیز دارند غیر از تفسیر که دو نمونه از آنها را تفسیر فخررازی میدانند که همه چیز را به قرآن چسباندهاند و البته نباید در خصوص این مسائل علما مسامحه کنند.
انشالله فرصتی نضیب شود مطالب دیگر ایشان را پیاده سازی خواهم نمود .