واگذار کردن سهام یا Vesting در ایران

زمان مطالعه: 3 دقیقه

یکی از نکات بسیار مهم در به ثمر رسیدن استارتاپ ها ایجاد شراکت بین افراد است، شراکتی که باید طبق اصول قانونی هر کشور در همان کشور ایجاد و حمایت گردد. واگذاری سهام با توافقات قبلی یا بعدی امری جدید است که در عالم حقوقی با عنوان Vesting شناسایی می گردد. در واقع توافق برای واگذاری سهام به شرکا این امکان را به آنان می دهد تا بتوانند با قوت قلب بیشتری تمام تمرکز و توان خود را برای رشد استارتاپ هزینه نمایند و مطمئن باشند این هزینه و پشت کار با ضمانت سهام و تقسیم سود پشتیبانی می شود. توافق برای واگذاری سهام با استانداردی ۴ ساله اتفاق می افتد به گونه ای که افراد طبق توافقی، شرط می کنند تا به گونه ای خاص سود و زیان حاصله را میان خود تقسیم نمایند و با این توافق بستری را برای تلاش همه جانبه همه شرکا ایجاد می کنند.

اما همانگونه که می دانیم به علت خاص بودن قوانین کشورمان در عدم بروزرسانی قوانین و همگام نبودن قوانین تجاری با قوانین و قواعد بین المللی همواره برای راه اندازی برخی از تاسیسات حقوقی غربی و رایج در داخل کشور با موانعی رو برو هستیم، به طور مثال در ایران امکان ایجاد شرکت توسط یک شخص وجود ندارد و در بهترین شرایط باید دو شخص شرکت و شراکت خود را با موضوعی خاص به ثبت برسانند تا بتوانند در قالب یک شخصیت نوظهور حقوقی فعالیت نمایند.

اما به راستی چه راهکاری برای ایجاد توافق واگذاری سهام یا همان Vesting در ایران وجود دارد؟

جواب به این سوال کمی دشوار است اما می توان با راه حل های حقوقی تا اندازه ای به هدف نزدیک شد. برای این امر ابتدا لازم است اشخاص و شرکای استارتاپ قبل از ایجاد یک شرکت تفاهم نامه ای را با یکدیگر ایجاد نمایند و آن را به عنوان یک سند مادر در دفتر اسناد رسمی به ثبت برسانند و اوضاع و احوال و نحوه تقسیم سود و زیان حاصل از فعالیت های خود را در آن مشخص نمایند و برای ایجاد و راه اندازی فعالیت های حقوقی خود توافقی برای ثبت و راه اندازی یک شرکت نمایند و در واقع شرکت را فقط ابزاری برای رسیدن به اهداف خود بدانند. در این هنگام باید تمام موفقیت های ایجاد شده در شرکت سریعا توسط صلح نامه های رسمی به شرکا منتقل گردد و همواره شرکت به عنوان یک شخصیت حقوقی فاقد اعتبار گردد به گونه ای که ورود و خروج سهامداران هیچ سود و زیانی برای شرکت ایجاد ننماید. البته طبیعتا تداوم این روال برای مدت طولانی بسیار سخت خواهد بود برای همین باید دو نکته مهم را در نظر گرفت نخست اینکه می توان طبق استاندارد عرفی جهانی این روال را فقط برای ۴ سال ادامه دادو بعد از طی این زمان تمام مالکیت های منفک شده به صورت متحد به شرکت منتقل گردد و دوم آنکه برای مدیریت این امور از یک شخص متخصص مدیریت حقوق دیجیتال استفاده نمود.

درواقع فرد متخصص در مدیریت حقوق دیجیتال با فراهم کردن اسناد، تفاهم نامه ها، توافق نامه ها و حتی قراردادها بستری را ایجاد خواهد کرد تا افراد در زیر یک چتر قانونی بتوانند به فعالیت های خود در خصوص توسعه استارتاپ خود عمل نمایند، هرچند این روال و روش به هیچ عنوان یک Vesting به حساب نخواهد آمد اما می تواند تا اندازه بسیار زیادی اهداف آن را محقق نماید و بستر سوء استفاده از زحمات شرکا را به حداقل ممکن کاهش دهد.

لذا در پایان مجددا پیشنهاد می گردد قبل ایجاد و تاسیس یک شرکت حتما توافق نامه هایی به صورت سند مادر تدوین و فی مابین شرکا امضا نمایید و مطابق با اهداف مشخص شده در این سند مادر به فعالیت های تجاری و علمی خود بپردازید و مطمئن باشید تمامی پیش بینی های لازم توسط یک متخصص و مشاور امین به شما داده شده و مطابق آن نیز عمل شده باشد. در صورت پیش بینی تمامی این مسائل پس بنا به فرموده خداوند به خدا توکل کنید که  به یقین خداوند امیدآفرین، نیروبخش و باعث تقویت اراده و تحکیم مقاومت و پایمردى شما خواهد بود. انشاءالله

در راه اندازی استارتاپ خود، جنگجو و انتقام گیرنده باشید!

زمان مطالعه: 2 دقیقه

بی تردید، راه اندازی یک کسب و کار آن هم در ۵۴ ساعت بیشتر شبیه افسانه ها است و البته قرن ۲۱ قرن به واقعیت پیوستن افسانه ها نام گذاری شده است. بی شک هنگامی که یک ایده خلاقانه و یا ساده به ذهن شما می رسد، افراد بی شماری شما را جهت به دست آوردن رویاهایتان تمسخر می کنند و یا پیشنهاد های جایگزینی را ارائه می نمایند و در واقع به حقوق خصوصی و فردی شما بی احترامی می نمایند، ایده های شخصی جزئی از مالکیت های فردی و معنوی افراد محسوب می شود حتی اگر این ایده هزاران بار اجرا شده باشد! تفاوت ایده ناب و بکر با ایده های دیگر، تنها و تنها قابل ثبت بودن این ایده هاست، باید توجه نمود عدم ثبت یک ایده به معنای تجاوز به حقوق ایجاد شده نیست بلکه فقط و فقط قابلیت صیانت دولتی را ندارد و همه ما میدانیم دولت اصالت ندارد و در تشکیل یک دولت فرد اصالت دارد که بررسی این موضوع خارج از بحث ماست.
هرچند در ادبیات حقوق همواره بحث بر روی صلح و عفو است ، اما این بار بحث بر روی انتقام جویی و جنگ می باشد، جنگ نه به معنای خون و خونریزی، بلکه یعنی مقابله با افکار و عقاید دیگرانی که سنگ بر روی راه شما می گذارند، کسانی که شما را دلسرد می کنند و به جای مشورت به شما برچسب های گوناگون می زنند، تا جان در توان دارید بجنگید و بر روی ایده خود کار کنید، تمرکز کنید و به حقوق خود احترام بگذارید.
توجه به این نکته مهم است که هر حقی موجب ایجاد یک تکلیف می شود، در موضوع ما حق و تکلیف قائم به شخص است، یعنی وقتی حق دارید به ایده های خود جامه عمل بپوشانید تکلیف هم دارید با تمام توان و انرژی روی آن کار کنید و دلسرد نشوید و درد هر شکست را با جان و دل بچشید که این درد شما را قوی تر و قوی تر می کند.
نکته دیگر انقام گرفتن است، البته این لفظ هم مانند جنگجو بودن در ادبیات حقوقی خیلی قابل دفاع نیست هرچند در بحث حقوق جنگ و مخاصمات بین المللی از آن یاد می شود، در اینجا انتقام گیرنده یعنی آنکه بعد از جنگ مقدس استارتاپی خود، مطمئنا پیروز خواهید شد، هرچند که ممکن است مدت ها به طول بیانجامد، اما سنت الهی بر این است که کسی که تلاش می کند به نتیجه عمل خود خواهد رسید مثل اینکه کسی سالها طب می خواند و بعد پزشک می شود و یا اینکه دزدی که سالها تلاش می کند و بعد تبدیل به یک سارق حرفه ای می شود، این نتیجه سنت الهی است هرچند که رسیدگی به جزا و پاداش این دو عمل در دیگر جهان مساوی و برابر نیست بلکه متضاد و عجیب است!
حال در نظر بگیرید انتقام شما محو کردن کسب و کار کسانی باشد که روزی شما را مورد شماتت قرار می دادند، کسب و کار خود را چنان مدیریت کنید و به چنان غولی تبدیل شوید که بتوانید آنها را ببلعید، البته نه خودشان را بلکه کسب و کار و ایده هایشان را !
در حوزه فنآوری اطلاعات کم شرکت های نبوده اند که بعد از موفقیت های چندین ساله بالاخره توانسته اند رقیبان و یا ایدا های موازی خود را خریداری نموده و آنها را از صحنه روزگار محو نمایند.
پس نتیجه آنکه برای راه اندازی استارتاپ خود جنگجو و انتقام گیرنده بوده و به حقوق و تکلیف خود پایبند باشید.