پشت پرده بحران تعدد سامانه؛ نابلدی یا کسب درآمد؟

زمان مطالعه: 9 دقیقه

پشت پرده بحران تعدد سامانه؛ نابلدی یا کسب درآمد؟

«دولت الکترونیک»، پروژه‌ای است که بخش عمده آن در دولت حسن روحانی آغاز شد و در دولت ابراهیم رئیسی نیز ادامه دارد. شعار و هدف از این پروژه، کوچک کردن دولت و دسترسی آسان به خدمات است و با چنین ادعایی دستگاه‌های اجرایی شروع به الکترونیک کردن خدمات خود کردند. اما حالا با گذشت چند سال از آغاز این پروژه، زمان مناسبی است برای اینکه ببینیم این برنامه در عمل چگونه اجرا شد. بررسی «راه پرداخت» از داده‌ها، اطلاعات و اسناد موجود این پروژه نشان می‌دهد اگر پیش از این، مراجعه‌کنندگان سازمان‌های دولتی در راهروها و پله‌ها و این دفتر و آن دفتر برای دریافت خدمات بالا و پایین و در واقع این‌دست و آن‌دست می‌شدند، اکنون این رویه در پلتفرم سامانه‌های متعدد دولتی در حال رخ دادن است. چرا هر دستگاه و نهادی چند سامانه دارد؟ و پشت پرده راه‌اندازی صدها سامانه در دولت چیست؟

برای مثال، یک مشترک برق را در نظر بگیرید که برای امور مربوط به برق خانه خود به دریافت خدمات از اداره برق نیاز دارد. تا چند سال پیش ممکن بود مسیری را که او طی می‌کرد، یک روز طول بکشد و در عین حال ممکن بود این زمان به رفت‌وآمدی یکماهه و حتی بیشتر برسد؛ همه‌چیز به میل و سلیقه و حوصله فرد یا افرادی بستگی داشت که پشت میز دفاتر اداره برق نشسته بودند. اما حالا همین مشترک برق با دسترسی به اینترنت و نشستن پشت مانیتور یا با دست گرفتن گوشی هوشمند خود می‌تواند خدماتی را که لازم دارد، دریافت کند. تا به اینجای کار همه چیز به‌نظر خوب می‌رسد و کمترین هزینه مالی و جسمی و زمانی رفت‌وآمد به اداره برق از دوش مشترک برداشته شده است، اما به‌محض درخواست دریافت خدمات مورد نیاز خود به‌صورت الکترونیک مشکل او آغاز می‌شود.

برای هر مشترک برق ۲۰ تا ۳۰ خدمت الکترونیک به‌صورت ریز، تعریف شده که برای هر کدام یا حتی در مواردی برای دریافت فقط یک خدمت باید به چندین سامانه وارد شود و اطلاعات و درخواست خود را ثبت کند. اینکه پاسخ را چه زمانی دریافت کند، مشکل ثانویه است، معضل اول این است که چطور این هزارتوی سامانه‌ها را طی کند، در حالی‌ که میان این‌ همه سامانه گیج شده است؛ یعنی او با یک آدرس روبه‌رو نیست، بلکه به ۱۰ آدرس الکترونیک باید سر بزند تا خدمتی را که می‌خواهد، دریافت کند. در صورتی‌ که پیش از این، دست‌کم آدرس فیزیکی اداره برق مشخص بود، مشترک برق می‌دانست باید برود به فلان خیابان. اما حالا هر سامانه، آدرس خیابان بعدی را به او می‌دهد، بی‌آنکه میدانگاهی وجود داشته باشد.

این مثال تمثیلی است از وضعیت انبوه سامانه‌ها در نظام اداری-دولتی ایران که هیچ میدانگاهی ندارد و بدون وجود یک مرکز تجمیع اطلاعات، به‌معنای دقیق کلمه برای دریافت هر خدمت یک سامانه تعریف شده و بوروکراسی قدیمی اکنون به بستر الکترونیک کوچ کرده است.

برای شناسایی مصادیق این توصیف‌ها، آمار و اعداد مربوط به سامانه‌ها را جست‌وجو کردیم. البته در همان جست‌وجوهای اولیه به این نتیجه رسیدیم که نه‌تنها هیچ مرجع آماری وجود ندارد که آمار تمامی سامانه‌ها در آن به تفکیک دستگاه اجرایی مربوط ثبت شده باشد، بلکه اساساً هیچ آمار تجمیعی از تعداد سامانه‌های راه‌اندازی‌شده در دولت نیز وجود ندارد.

برای شناسایی تعداد سامانه هر وزارتخانه به تارنمای اصلی آنها سر زدیم و متوجه شدیم در بیشتر تارنما‌های وزارتخانه‌ها هم حتی آمار سامانه‌های آن وزارتخانه ثبت نشده، اما به برخی اطلاعات مربوط به سامانه‌های وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها رسیدیم.

وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، ۱۲ سامانه دارد که با نام «مهم» آنها را جدا کرده و زیرمجموعه این ۱۲ سامانه هم ۲۶ سامانه دیگر راه‌اندازی کرده است. برای‌ مثال، این وزارتخانه فقط ۱۴ سامانه برای خدمات اشتغال راه‌اندازی کرده که حتی برخی از آنها همزمان یک کار تکراری یعنی ورودی و خروجی‌های بازار کار را ثبت می‌کنند. یا این وزارتخانه یک سامانه به‌عنوان سامانه ملی اشتغال راه‌اندازی کرده، اما برای هر مورد مربوط به این امر هم باز سامانه راه‌اندازی کرده است. سامانه شناسایی شاغل نیز یک سامانه جداگانه است و برای هر کدام از موارد شناسایی بیکار، شناسایی جمعیت غیرفعال، و شناسایی جمعیت کارفرما، سامانه‌های دیگری تعریف کرده است.

به‌جز همه اینها، وزارت کار ۱۲ سامانه دیگر نیز راه‌اندازی کرده که مربوط به امور دیگری است. در یک نمونه موضوعی آن می‌بینیم که این وزارتخانه برای امور ورزشی، سه سامانه راه‌اندازی کرده: سامانه وصول تعرفه‌های ورزشی، سامانه برگزاری رقابت‌های ورزشی، و سامانه نظارتی پروژه‌های ورزشی.

اوج این تعدد سامانه را در امور مربوط به یارانه نیز می‌بینیم. وزارت کار در موضوع یارانه سه سامانه راه انداخته: سامانه اعتراض به یارانه، سامانه هدفمندی یارانه‌ها، و سامانه ثبت نام یارانه. در حالی‌ که با نگاهی ساده به این اسامی متوجه می‌شویم اینها می‌توانست آیکون‌های مختلف یک سامانه باشد، نه اینکه سه سامانه مختلف برای آن ساخته شود. در مجموع، وزارت کار ۵۰ سامانه ثبت‌شده و رسمی در سایت اصلی خود دارد.

در اطلاعات موجود بر روی سایت وزارت صمت هم به ۴۲ سامانه می‌رسیم: ۸ سامانه جامع، ۷ سامانه داخلی، و ۲۷ سامانه متفرقه.

در قوه قضاییه تاکنون تعداد ۷۰ سامانه ثبت شده، در بانک مرکزی تعداد سامانه‌ها به حدود ۱۸۰ مورد می‌رسد و حتی یک سازمان کوچک مانند سازمان بهزیستی هم حدود ۲۰ سامانه دارد، از جمله سامانه خودارزیابی روانی در بحران کرونا؛ یعنی این سازمان سامانه‌ای راه‌ انداخته است که کار سنجش روان‌شناختی انجام می‌دهد، البته این خود فرد و نه یک متخصص است که ارزیابی می‌کند آیا در بحران کرونا آسیب روانی دیده است یا خیر؟

بر اساس اطلاعات پورتال جامع معرفی سامانه‌ها نیز، فقط در حوزه تحصیلی حدود ۱۶۸ سامانه تأسیس شده است.

نکته جالب این حجم از تورم در سامانه اینجاست که به لحاظ کیفیت سربلند نیستند. طبق مطالعه‌ای که شورای اجرایی فناوری اطلاعات در سال گذشته انجام داده، میانگین امتیاز اکتسابی سامانه‌های موجود ۴۰ از ۱۰۰ است و مؤلفه‌های تأثیرگذار در این رتبه پایین، حضور در وب و مؤلفه کاربرمحور است؛ یعنی بسیاری از این سامانه‌ها دقیقاً کارکردی شبیه به خانه‌های خالی دارند، موجود هستند اما کسی در آنها ساکن نیست.

اما این میل به راه‌اندازی سامانه‌های متعدد از کجا می‌آید و چرا پروژه دولت الکترونیک در ایران با سامانه روی سامانه گذاشتن، همراه شده است. یعنی درست شبیه رویکرد توسعه در ایران که فقط به‌صورت ساخت‌وساز ساختمان و بزرگراه اجرا شده، این رویکرد بوروکراتیک در دولت الکترونیک هم پیگیری شده است، بی‌آنکه توسعه کیفی اتفاق بیفتد. آیا منافع اقتصادی و مالی نیز برای تصمیم‌گیران دولتی در جریان اجرای چنین مدلی از دولت الکترونیک وجود داشته است؟ چقدر از آن به ناکارآمدی یا عدم آگاهی بازمی‌گردد و چقدر از آن همراه با این اراده بوده که دولت الکترونیک در ایران به انبوهی از سامانه‌ها تبدیل شود.

مجید اورعی، عضو هیأت‌مدیره سازمان نصر تهران در این‌ خصوص توضیح می‌دهد: «در ابتدا اجازه دهید مرور کوتاهی بر روندی که تاکنون درباره سامانه‌ها طی شده، داشته باشیم. زمانی که دولت الکترونیک در سال ۱۳۹۶ راه‌اندازی شد، در سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات، مبنایی تعریف شد که بر اساس آن به دستگاه‌ها اعلام شد که باید خدمت‌های خودشان را الکترونیک کنند. برای این منظور لازم بود تمامی دستگاه‌های اجرایی مجموع خدمات خود را احصا کنند».

او ادامه می‌دهد: «در این رویه عملاً مبنای ارائه خدمت، شناسنامه خدمت شد. اتفاقی که افتاد هر خدمت و دستگاهی باید مخاطبانش را مشخص می‌کرد و حالا در این‌ بین ممکن است اسناد و مدارک در یک دستگاه دیگر باشد که استعلام می‌گیرند. پیش از آن، این استعلامات کاغذی بود و در این جریان الزام شد که باید استعلام‌ها الکترونیک شود. پس تصمیم بر این شد که پایگاه‌های اطلاعات یکپارچه به‌وجود بیاید».

به گفته او، حاصل این فرایند به اینجا رسید که در حال حاضر ۲۷ تا ۳۰ پایگاه ‌داده داریم و هر کدام از دستگاه‌ها باید اطلاعات مربوط به وظایف خود را داشته باشند. برای مثال، جمع‌آوری داده درباره خودرو وظیفه نیروی انتظامی است و دستگاه دیگری مانند سازمان مالیات که به داده‌های مربوط به آن نیاز دارد، نمی‌تواند به‌صورت جداگانه به جمع‌آوری داده بپردازد. سازمان ثبت احوال اطلاعات هویتی را جمع‌آوری می‌کند و هیچ دستگاه و نهاد دیگری حق جمع‌آوری داده هویتی ندارد؛ بنابراین، ممنوعیتی در این فرایند تعریف شد.

اورعی توضیح می‌دهد: «اتفاقی که افتاد این بود که هر دستگاهی باید موظفی خود را در این امور انجام می‌داد، اما در عمل این کار انجام نشد. این شد که تحول دیجیتال را با مکانیزه کردن فرایندها ترکیب کردیم و همان سردرگمی کاغذی را در فرایند الکترونیک نیز آوردیم و خدمت‌ها هم بسیار ریز تعریف شد». آمار موجود نیز تعریف ریزخدمت‌های الکترونیک را تأیید می‌کند. بنا بر بررسی «راه‌ پرداخت» بر مبنای اطلاعات شورای اجرایی فناوری اطلاعات، در مجموع ۱۶۲ دستگاه و نهاد اجرایی، بیش از ۱۶۴۴ خدمت الکترونیک تعریف کرده‌اند؛ بنابراین، از یک‌ طرف هم خدمات الکترونیک بسیار ریز تعریف شده و از طرف دیگر به‌جای تجمیع، تقریباً برای بیشتر این خدمات‌، یک سامانه راه‌‌اندازی شده است.

اورعی منشأ بحران تعدد سامانه را در ترجمه غلط دولت الکترونیک در ایران می‌بیند و می‌گوید: «در تحول دیجیتال باید افقی عمل و فرایندهای دستی را اصلاح کنیم. اشکالی که به صدها سامانه منجر شده، این است که فرایندها همچنان دستی است و اصلاح نشده و فقط پلتفرم الکترونیک شده و متأسفانه امکان‌های زیادی برای کلاهبرداری نیز فراهم شده است. در میان دستگاه‌های اجرایی نیز نگاه جامعی وجود ندارد».

به گفته او، هر کدام از دستگاه‌های اجرایی مدعی هستند که چون برای جمع‌آوری اطلاعات و پایگاه‌ داده هزینه کرده‌اند، نباید دستگاه دیگر از آن استفاده کند و به همین دلیل در برابر تبادل اطلاعات مقاومت می‌کنند. در صورتی‌ که مجموع این هزینه‌ها از دخل بیت‌‌المال است و همه دستگاه‌ها از بودجه عمومی استفاده می‌کنند. نکته مهمی که در صحبت‌های اورعی وجود دارد، این است که سامانه‌های موجود فعلی هنوز از تست نفوذ سربلند بیرون نیامده‌اند و همین نکته به‌خوبی نشان‌دهنده ضعف اجرایی این سامانه‌هاست؛ یعنی بیش از آنکه تأکید بر روی کیفیت و ارتقای سامانه‌ها باشد، بودجه‌ها خرج تعریف سامانه‌های جدید شده است.

به همین دلیل است که ما می‌بینیم سامانه‌ها هنوز در برابر حملات ایمن نیستند. طبق اطلاعات اورعی اساساً سامانه‌ها هنوز تست نفوذ را از سر نگذرانده‌اند. هرچند اورعی می‌گوید: «تجلی این مسئله را در زمان پیک‌ها می‌بینیم، مثلاً سرورهای سامانه سازمان سنجش در اوج ساعات و دوره‌های کاری دیگر پاسخگو نیستند». اما مثال‌های واضح‌تر نفوذپذیری سامانه‌های موجود، حمله سایبری گسترده سال گذشته به سامانه‌های سوخت بود؛ یا به‌عنوان نمونه‌ای تازه‌تر، می‌توان به هک شدن کل سامانه‌های شهرداری تهران اشاره کرد.

اورعی بیش از هر چیز دلیل بحران تعدد سامانه را در ناکارآمدی و بزرگی دولت در ایران، و مهم‌تر از این، هراس از بیکاری و حذف مشاغل دولتی می‌داند؛ به‌طوری که اراده جدی بر این است که اتفاقاً همه چیز به‌طور کامل الکترونیک نشود: «در کشوری مانند ژاپن با ۱۲۰ میلیون جمعیت حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار کارمند دولت وجود دارد. در حالی‌ که در ایران فقط ۷۰۰ هزار مدیر دولتی داریم. جمعیت ما دوسوم جمعیت ژاپن است و حدود سه تا چهار میلیون خانوار دولتی داریم. تازه این رقم جدا از جمعیت لشکری و خصولتی‌هاست. بنابراین، دولت در ایران اگر به‌طور کامل الکترونیک شود، بسیاری از این موقعیت‌های شغلی و پست‌ها خالی و افراد زیادی بیکار می‌شوند. در نتیجه، اتفاقاً معتقدم در ایران اراده بر این است که دولت الکترونیک به‌طور کامل شکل نگیرد، چرا که تعداد زیادی از شغل‌های دولتی حذف می‌شوند». او تأکید می‌کند: «در بسیاری از جاهای دنیا بحران‌های کاری را که به‌دلیل تحول فناوری و الکترونیکی کردن رخ می‌دهد، با تغییر مشاغل حل می‌کنند. تا مغز متفکر در دولت فکری برای نیروی انسانی‌اش نکند، تحول دیجیتال اتفاق نمی‌افتد».

هرچند اورعی پشت پرده تعدد سامانه را در هراس دولت از کوچک شدن و از دست‌ رفتن شغل‌های دولتی می‌داند، اما محمدجعفر نعناکار، مدیر امور حقوقی و قراردادهای فناپ، فاکتور دیگری هم اضافه می‌کند و آن هم پدیده حیات‌خلوت در ادارات دولتی است.

او توضیح می‌دهد: «شواری عالی فضای مجازی سال ۱۳۹۷ در جلسه شماره ۵۴، آیین‌نامه اجرایی احصای تمامی استعلامات و ایجاد نظام استانداردسازی و تبادل اطلاعات بین دستگاهی را تصویب کرد. در همین آیین‌نامه چند نکته مهم وجود دارد که نشان می‌دهد چرا با بحران سامانه‌ها روبه‌رو شدیم. ماده ۱ این آیین‌نامه پایگاه‌های اطلاعاتی پایه، مانند پایگاه اطلاعات مالی، پایگاه اطلاعاتی مکان‌محور، و پایگاه اطلاعات سجل کیفری را نام برده و در مجموع ۲۴ پایگاه اطلاعاتی را معرفی کرده است».

طبق این آیین‌نامه، دولت موظف است بر پایه مرکز ملی تبادل اطلاعات (NIX) به این پایگاه‌ها سروسامان دهد. در متن این آیین‌نامه آمده، استعلامات و تبادل اطلاعات بین دستگاه‌های اجرایی به‌صورت رایگان انجام شود و همچنین درخواست و پاسخ به استعلام به شکل کاغذی ممنوع است. پس از این بود که مرکز ملی تبادل اطلاعات مطابق با تبصره ۲ بند ث ماده ۶۷ قانون برنامه پنج‌ساله ششم توسعه کشور، به‌منظور تبادل و به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات، استعلام‌ها و خدمات الکترونیکی بین نهادی ایجاد شد. اما بررسی NIX نشان می‌دهد که این مرکز نه‌تنها تاکنون نتوانسته امکان تجمیع اطلاعات را فراهم کند، بلکه با راه‌اندازی این مرکز که در واقع راه‌حلی برای مشکل تعدد سامانه بود، در عمل یک سامانه دیگر به ده‌ها سامانه موجود هم اضافه شد.

به گفته محمدجعفر نعناکار، در حال حاضر عملاً مفاد آیین‌نامه مربوط به تبادل اطلاعات اجرا نمی‌شود و در مقابل کسب‌وکاری در حیات‌خلوت دولت شکل‌ گرفته است. او در این باره توضیح می‌دهد: «اتفاقی که اکنون افتاده این است که هر نهاد و دستگاه اجرایی، معاونت فناوری اطلاعات برای خود راه انداخته و درون دستگاه سرویس‌دهی خارج از NIX منع نشده است. بنابراین، اکنون یک در پشتی وجود دارد تا به‌طور مجزا سرویس ارائه دهد و پول بگیرد. اینجا کسب‌وکاری برای سامانه‌های ادارات دولتی به‌صورت ناخودآگاه شکل‌ گرفته که دارای ارزش شده و منجر به این امر که سامانه‌های متعدد و مختلفی وجود داشته باشد و در نتیجه ما با صدها سامانه روبه‌رو باشیم».

او ادامه می‌دهد: «برخی دستگاه‌ها از به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات جلوگیری می‌کنند، در حالی‌ که طبق اساسنامه مرکز ملی تبادل اطلاعات، وظیفه این سازمان است که عدم تکالیف قانونی را پیگیری کند، حال آنکه این مرکز در واقع نظارت لازم را انجام نمی‌دهد. اگر نظارت کافی از سوی NIX وجود داشت، بی‌شک این فرایندها به تجمیع اطلاعات منجر می‌شد و هر روز با یک شبکه جدید روبه‌رو نمی‌شدیم».

نعناکار از وجود سامانه‌های غیرقانونی در این فرایند خبر داد و گفت: «در این مسیر ما با راه‌اندازی سامانه‌هایی مواجه هستیم که هیچ پایه قانونی ندارند؛‌ برای مثال، سامانه وزارت بهداشت برای کرونا در حالی راه‌اندازی شد که باید طبق آیین‌نامه راه‌اندازی آن را مصوب می‌کردند، اما این فرایند انجام نشد. به‌عبارت‌ دیگر، وزارت بهداشت باید از هیأت دولت مصوبه‌ای برای راه‌اندازی سامانه می‌گرفت، اما بدون مصوبه سامانه را راه‌اندازی کرد؛ بنابراین، اصولاً فعالیت این سامانه غیرقانونی است. خود مرکز عالی فضای مجازی یا مرکز ملی تبادل اطلاعات باید جلوی کار این سامانه را بگیرد، در حالی که تاکنون هیچ اقدامی انجام نشده است. از این مدل سامانه‌های غیرقانونی زیاد است و سامانه کرونا فقط یک مثال بود».

تمامی این بررسی‌ها نشان می‌دهد که بحران تعدد سامانه را نمی‌توان فقط به نابلدی و ناکار‌آمدی مدیریتی در اجرای دولت الکترونیک تقلیل داد. آنچه بیش از این در این نمایش نقش بازی می‌کند، اراده‌ای است که می‌خواهد دولت الکترونیک به شکل فعلی در ایران اجرا شود تا هم منافع مالی پشت‌ صحنه تأمین شود و هم نیازی به تغییر جدی در چارت سازمانی و کارمندی دولت به‌وجود نیاید.

منبع: راه پرداخت

بررسی حقوقی مصونیت شورای عالی فضای مجازی: مصوبه‌ای دردسرساز یا پایان‌بخشی یک ابهام؟

زمان مطالعه: 6 دقیقه

مستثنی شدن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی از فرایند بررسی شکایت‌ها در دیوان عدالت اداری، با حواشی بسیاری روبه‌رو شده، موضوعی که محل اختلاف کارشناسان حقوقی نیز بوده است. عده‌ای معتقدند که این مصوبه فسادزاست و در مقابل برخی نیز اعتقاد دارند اتفاق تازه‌ای نیفتاده است. محمدجعفر نعناکار در گفت‌وگو با «دیجیاتو» مصوبه مجلس را بن‌بستی حقوقی می‌داند که در نهایت به ضرر مردم تمام می‌شود. از سوی دیگر، ایازی تأکید دارد که امکان اعتراض به مصوبات شورای عالی فضای مجازی در دادگاه‌های عمومی وجود داشته و دیوان عدالت اداری پیش از این هم صلاحیت رسیدگی به مصوبات این نهاد را نداشته است.

نمایندگان مجلس روز گذشته در جریان بررسی طرح اصلاح قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، ماده‌ای را مصوب کرده‌اند که طبق آن، دیوان عدالت اداری از رسیدگی به شکایات درباره مصوبات شورای عالی فضای مجازی منع شد. این مصوبه از روز گذشته با حواشی بسیاری همراه شده و چهره‌های مختلفی آن را نقد کرده‌اند. برای مثال، آذری جهرمی وزیر ارتباطات سابق، در کانال تلگرامی خود تصمیم مجلس را مصوبه‌ای زیانبار خواند.

اما کارشناسان حقوقی درباره مصوبه مجلس اختلاف نظر دارند: برخی آن را فسادزا و برخی دیگر رسمیت بخشیدن به یک قانون نانوشته می‌دانند.

سازوکار فعالیت دیوان اداری چگونه است؟

محمدجعفر نعناکار، مدیر امور حقوقی و قراردادهای فناپ در گفت‌وگو با دیجیاتو ابتدا به روال قانونگذاری و نهادهای قانونگذار در کشور اشاره کرد و گفت: «در کشور چندین مرجع قانونگذاری داریم که در رأس آن مجلس شورای اسلامی قرار دارد. مصوبات مجلس پس از بررسی در شورای نگهبان، ابلاغ می‌شود. چند شورا نیز از جمله شورای عالی فضای مجازی به‌عنوان نهادی فراقوه‌ای وجود دارند که وظیفه سیاستگذاری دارند و اصولاً نباید قابلیت و امکان قانونگذاری داشته باشند. شورای عالی فضای مجازی تنها می‌تواند سیاست‌های کلان در حوزه فضای مجازی را مصوب و ابلاغ کند: سیاست‌هایی مانند بحث احراز هویت، اینترنت اشیا، ارتباطات میان‌دستگاهی دولتی و مواردی از این دست. با تعیین قواعد کلان چنین موضوع‌هایی، این قواعد در مجلس تبدیل به سندهای پایین‌دستی می‌شوند تا قابلیت قانونگذاری داشته باشند. در واقع، این قواعد برای تبدیل شدن به قانون باید در مجلس بررسی شوند».

از همین رو، نعناکار اعتقاد دارد مصوبات شورای عالی فضای مجازی نباید آن برداشت قانونی را که از قوانین مجلس وجود دارد، داشته باشند: «اگرچه متأسفانه در این چند سال، شورای عالی فضای مجازی، قانونگذاری هم کرده است».

او در پاسخ به پرسش دیجیاتو مبنی بر اینکه پیش از این دیوان عدالت اداری امکان رسیدگی به شکایات درباره مصوبات شورای عالی فضای مجازی را داشته است، به سازوکار فعالیت این دیوان اشاره کرد و گفت: «دیوان عدالت اداری طبق قانون اساسی، مرجع تظلم‌خواهی مردم نسبت به مصوبات حاکمیتی است. اگر آیین‌نامه یا ابلاغیه‌هایی از سوی نهادها و دستگاه‌ها اعلام شود که خلاف قانون باشد، این دیوان به آن رسیدگی می‌کند. در واقع، دیوان عدالت اداری تنها می‌تواند به‌منظور ابطال آیین‌نامه‌ها و ابلاغیه‌های مغایر قانون وارد عمل شود و امکان رسیدگی به قانونی را که توسط مجلس به تصویب رسیده باشد، ندارد».

به گفته نعناکار، این پرسش همواره وجود داشته است که آیا قابلیت اعتراض و ابطال مصوبات شورای عالی فضای مجازی یا انقلاب فرهنگی که قانونگذاری نمی‌کنند و فقط خط مشی ارائه می‌دهند، وجود دارد یا خیر؟

وی در ادامه با بیان اینکه شورای عالی فضای مجازی در واقع نمی‌تواند قانونگذاری کند، اظهار داشت: «براساس رویه‌ای که اتفاق افتاده است، این شورا قانونگذاری هم می‌کند که ذات و بنیاد آن با قانون مجلس تفاوت دارد. بنابراین، اعتبار این مصوبات دست‌کم در حکم ابلاغیه است؛ از همین رو، امکان اعتراض به آن در دیوان عدالت وجود دارد. حال اگر شورای عالی فضای مجازی به‌جای سیاستگذاری کلان، ابلاغیه بدهد، به‌نظر باید همچون قانون اجرا شود. اما این مصوبه از حیث مغایرت با قانون یا شرع در هیچ نهادی بررسی کارشناسانه نشده است و با مصوبه مجلس، امکان نقد یا اعتراض به آن نیز وجود نخواهد داشت».

مصوبه‌ای فسادزا که حقوق مردم را به خطر انداخته است

به اعتقاد این کارشناس حقوقی، مصوبه مجلس به وضعیت بهداشت حقوقی کشور ضربه می‌زند: «با شورایی مواجه شده‌ایم که مانند مجلس نمی‌تواند قانونگذاری کند، اما در عین حال قانونگذاری می‌کند و مصوبات آن نیز در شورای نگهبان از نظر مغایرت با قانون یا شرع پایش نمی‌شود. این امر موجب به خطر افتادن حقوق عده‌ای از مردمی می‌شود که امکان هیچ اعتراضی هم برایشان وجود نخواهد داشت».

این کارشناس حقوق فناوری بر این باور است که منع دیوان عدالت اداری از رسیدگی به شکایات علیه مصوبات شورای عالی فضای مجازی باعث می‌شود با حاکمیتی روبه‌رو شویم که شوراهای فراقوه‌ای دارد که هر کدام تعدادی مصوبه غیر قابل ابطال دارند؛ موضوعی که سبب شده است سیستم به سمت خودکامگی حرکت کند: «از این پس با انبوهی ابلاغیه و قواعدی روبه‌رو خواهیم شد که شورای عالی فضای مجازی آنها را مصوب کرده است، اما با شرع و قانون اساسی تطبیق داده نشده‌اند. اگر هم مصوبه‌ای مشکلی داشته باشد و حق کسی را ضایع کند، نمی‌توان جهت ابطال آن اقدام کرد چرا که لازم‌الاجراست. بنابراین، چنین سیستمی در بطن خود فسادزا می‌شود».

نعناکار با اشاره به اعضای تشکیل‌دهنده شورای عالی فضای مجازی، اظهار داشت: «تصمیماتی که در این شورا گرفته می‌شود، بیشتر سیاسی است تا کارشناسی، زیرا اعضای شورا در حقوق عمومی اصولاً اشخاصی هستند که در سطح سیاست وارد شده‌اند و نه کارشناسی؛ همین امر باعث سیاست‌زدگی می‌شود: از این رو، اگر سیستم طوری مهندسی شود که این شورا بدون انجام کار کارشناسی و تطبیق مصوبات با قانون اساسی و شرع فعالیت کند، باعث می‌شود مصوبات آن به‌مرور زمان از شرع و قانون فاصله بگیرد».

او با اشاره به فعل و انفعالات کشور که هر چند سال یک‌بار طیفی خاص بر سر کار می‌آیند، تأکید کرد: «با این مصوبه مجلس، با انبوهی مصوبه روبه‌رو خواهیم شد که یکدیگر را نقض می‌کنند؛ مصوباتی که عموماً حق افراد عادی جامعه، و نه نهادهای دولتی، را ضایع می‌کنند و هیچ کس هم به‌طور قانونی نمی‌تواند به آنها رسیدگی کند. به‌عبارت دیگر، اگر پویشی هم در مخالفت با این مصوبه اجرا و دنبال ‌شود – حتی اگر حاکمیت هم بخواهد به حرف مردم گوش کند – هیچ مرجعی برای رسیدگی وجود ندارد و با بن‌بستی حقوقی روبه‌رو هستیم».

او در پاسخ به پرسش دیجیاتو مبنی بر اینکه آیا در دادگاه عمومی می‌شود از مصوبات شورای عالی فضای مجازی شکایت کرد، اظهار داشت: «این دادگاه برای اشخاصی خاص است و چنین امکانی برای عموم وجود ندارد».

نعناکار در پایان اظهار داشت: «به احتمال قوی، این مصوبه به تأیید شورای نگهبان نخواهد رسید».

مجلس یک امر بدیهی نانوشته را به قانون تبدیل کرد

رضا ایازی، کارشناس و پژوهشگر حقوق فناوری، با بیان اینکه مصوبه مجلس موضوع تازه‌ای نیست، اظهار داشت: «نمایندگان، تنها یک امر بدیهی را تبدیل به قانون کرده و به منازعات میان حقوقدانان پایان داده‌اند».

وی با اشاره به ماهیت شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی، گفت: «بر اساس قانون، رهبر در مواقع ضروری می‌تواند حکم حکومتی صادر کند. این دو شورا نیز نه به‌موجب قانون، بلکه با حکم حکومتی امام خمینی و رهبری تشکیل شده‌اند. رهبری در حکم حکومتی تشکیل شورای عالی فضای مجازی اعلام کردند که به مصوبات این شورا ترتیب اثر قانونی داده شود. این یعنی مجلس، دولت، و قوه قضاییه در راستای مصوبات شورای عالی فضای مجازی اقدامات لازم را انجام دهند».

ایازی با تأکید بر فراقوه‌ای بودن شورای عالی فضای مجازی، اعتقاد دارد: «دیوان عدالت اداری نمی‌تواند بر این شورا نظارت کند، زیرا وظیفه این نهاد، تطبیق قانون با حق مردم است؛ در حالی که این شورا بر اساس قانون شکل نگرفته است».

به گفته وی: «مصوبات شورای عالی فضای مجازی ناظر به مردم نیست و بیشتر از جنس سیاستگذاری است. از همین رو، مردم نمی‌توانند در راستای آن تظلم‌خواهی و شکایت کنند. مصوبات این شورا ناظر بر سران قواست و نمی‌تواند برای مردم تعیین تکلیف کند. همچنین، این مصوبه ضمانت اجرایی ندارد و فقط ضرورت دارد و به‌نوعی تقسیم کار ملی می‌کند. خود اعضای شورا نیز تلاش می‌کنند تا مصوباتشان ارتباطی با حقوق عامه مردم نداشته باشد و تصمیماتی از جنس سیاستگذاری بگیرند، نه قانونگذاری».

این کارشناس حقوقی در پاسخ به پرسش دیجیاتو مبنی بر اینکه آیا تا کنون دیوان عدالت اداری به شکایتی از مصوبات شورای عالی فضای مجازی رسیدگی کرده است، گفت: «اگر علیه شورای عالی فضای مجازی در دیوان عدالت اداری شکایتی ثبت شود، این شکایت برگشت می‌خورد و دیوان اعلام می‌کند که صلاحیت بررسی آن را ندارد؛ زیرا دیوان زیر نظر قوه قضاییه است و این قوه خود یکی از ارکان شورای عالی فضای مجازی است. مجلس با حرکت روز گذشته خود، تنها یک امر بدیهی نانوشته را تبدیل به قانون کرده و به منازعات میان حقوقدانان پایان داده است؛ از همین رو، احتمالاً به تأیید شورای نگهبان نیز خواهد رسید».

اما اگر طرحی مانند صیانت یا فیلترینگ اینستاگرام از سوی شورای عالی فضای مجازی مصوب و به وزارت ارتباطات ابلاغ شود، چگونه می‌توان از آن شکایت کرد؟ ایازی در پاسخ به این پرسش دیجیاتو گفت: «مردم می‌توانند در دادگاه‌های عمومی در قالب گرفتن حق دسترسی به اطلاعات و سوءاستفاده از اختیارات، علیه تصویب‌کنندگان این مصوبه شکایت کنند. دادگاه عمومی بر خلاف دیوان عدالت اداری، صلاحیت عام به رسیدگی تمامی اختلافات را دارد».

در پایان به‌نظر می‌رسد تصمیم اخیر مجلس، مصونیت شورای عالی فضای مجازی را بیشتر کرده و حقوق عامه مردم بیش از پیش در خطر است.

خدمات قضایی در پلتفرم‌های بخش خصوصی ارائه می‌شود

زمان مطالعه: 4 دقیقه

APIها (Application Programing Interface) مجموعه‌ای از پروتکل‌ها و فراورده‌های نرم‌افزاری‌اند که برنامه‌نویس‌ها از آن برای استفاده از سامانه‌های موجود بر روی شبکه اینترنت بهره می‌برند. در دسترس بودن API‌های دولتی، اعم از خدمات الکترونیکی دستگاه‌های دولتی، بانک‌ها، قوه قضاییه و حتی شرکت‌های خصوصی، یکی از راه‌های افزایش کسب‌وکارهای اینترنتی و رشد اقتصاد دیجیتالی است. توسعه‌دهندگان برنامه‌های کاربردی اغلب به‌دنبال API‌هایی با قابلیت‌های خاص هستند تا نیاز آنها را تأمین و متناسب با پروتکل‌های همان سایت، اقدام به برنامه‌نویسی متفاوت کنند.

به‌تازگی محمد کاظمی‌فر، رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه‌ قضاییه، در نشستی با خبرنگاران برای فعالان حوزه استارت‌آپی و توسعه رابطه قوه قضاییه با شرکت‌های استارت‌آپی، خبر خوبی داد. وی در این جلسه گفت: «می‌خواهیم بدانیم که چگونه می‌توان شرکت‌های دانش‌بنیان را با تولید محصولات قضایی درگیر کرد. یکی از کارهایی که در این باره می‌توان انجام داد این است که تعدادی ازAPIهای سرویس‌های خدمات الکترونیکی قضایی را در اختیار کسب‌وکارهای برخط بگذاریم؛ یعنی به‌صورت عمومی زیرساخت نرم‌افزاری خود را در اختیار این کسب‌وکارها قرار دهیم تا آنها بتوانند ابزارهای الکترونیکی مورد نیاز قوه را توسعه دهند».

او در ادامه افزود: «امیدواریم تا نیمه دوم سال، در محیطی که به نام «سندباکس» شناخته می‌شود،API  برخی سرویس‌های الکترونیکی قوه قضاییه به‌صورت عمومی در اختیار شرکت‌های دانش‌بنیان قرار گیرد تا این گروه‌ها بتوانند ابزارهای الکترونیکی مورد نیاز این قوه را تولید کنند». به‌اعتقاد کاظمی‌فر، این اقدام یکی از نوآورانه‌ترین و تحولی‌ترین کاری است که مجموعه‌ای حاکمیتی می‌تواند برای بخش خصوصی انجام دهد.

رشد صنعت دیجیتال

علی بهنام‌زاده، کارشناس فناوری اطلاعات، درباره ثمرات در اختیار قرار دادن APIها به کسب‌وکارها به «ایران» گفت: «API‌ها به کسب‌وکارهای اینترنتی این امکان را می‌دهد تا با هم اطلاعات و سرویس‌های نرم‌افزاری را مبادله کنند. هنگامی که بتوان در بین نرم‌افزارهای مختلف سازمان‌ها تبادل داده و سرویس‌های نرم‌افزاری داشت، انرژی باقی‌مانده صرف کسب‌وکاری می‌شود که پیش از این راه‌اندازی نشده است. API بیشتر دارای ثمرات اقتصادی و کسب‌وکاری است و آزاد‌سازی API‌ها در دنیا باعث شده صنعت دیجیتالی به‌سرعت رشد کند».

بهنام‌زاده افزود: «وقتی حاکمیت تصمیم می‌گیرد داده‌های دستگاه‌های خود را در قالب API آزاد کند، این امر محرک و مشوقی جدی برای تبادل اطلاعات و همکاری‌های بین دستگاهی در دولت و بخش خصوصی است، چرا که بخشی از داده‌ها مانند احراز هویت، استعلام پستی، کد ملی و… دارای ماهیتی حاکمیتی است و فقدان آنها و قرار نگرفتن این اطلاعات از سوی بخش دولتی و حاکمیتی باعث توسعه نیافتن کسب‌وکارهای دیجیتالی می‌شود».

او همچنین ادامه داد: «کسب‌وکارها فقط به API‌های قوه مجریه نیاز ندارند، بلکه به API‌های دیگر قوا و نهادها مانند قوه قضاییه، نیروی انتظامی، شهرداری‌ها، و… هم نیاز دارند. از این رو، این اقدام قوه قضاییه را می‌توان به فال نیک گرفت».
به‌گفته بهنام‌زاده: «با ارائه API‌ها، کاربران خدمات بهتری را تجربه می‌کنند و نیازی نیست که برای دریافت یک خدمت خاص به سامانه همان دستگاه مراجعه کنند. به هر حال، بانک اطلاعاتی که در اختیار توسعه‌دهندگان قرار می‌گیرد، فرصت مناسبی برای کسب‌وکارها ایجاد می‌کند تا بتوانند شرایط کاری خود را بهبود بخشند».

ظهور پلتفرم‌های قضایی

محمدجواد نعناکار، مدیر امور حقوقی و قراردادهای فناپ، نیز به «ایران» گفت: «یکی از بهترین اتفاقاتی که در دوره جدید قوه قضاییه رقم خورده است، همین خبر در دسترس قرار گرفتن بخشی از API‌ها و پرونده‌های مختومه قوه قضاییه برای استارت‌آپ‌هاست. بنابراین، می‌توانیم شاهد پلتفرم‌هایی باشیم که مردم بتوانند از طریق آنها از خدمات قضایی استفاده کنند». نعناکار با بیان اینکه هنوز مشخص نیست قوه قضاییه قرار است کدام بخش از API‌ها را در اختیار استارت‌آپ‌ها قرار دهد، افزود: «این کار در کل اقدامی مهم و رو به جلو در ارائه خدمات قضایی و حقوقی است و باعث می‌شود که پیوند بین علوم فنی و انسانی بیش از پیش رقم بخورد. بنابراین، می‌توانیم شاهد محصولات دانش‌بنیان در این حوزه و نیز ارتقای عدالت اجتماعی باشیم. البته باید کمی صبر کرد تا دید قواعد دسترسی به این API‌ها و سندباکس‌ها چگونه است؛ اما بی‌شک در این فرایند، حریم خصوصی افراد حفظ خواهد شد و شاهد خدمات جدید قضایی خواهیم بود».

نعناکار در ادامه گفت: «این اقدام همچنین باعث می‌شود تا دانشمندان علم داده بتوانند با توجه به API‌های موجود در پرونده‌های تجمیع‌شده در قوه قضاییه، داده‌ها را تحلیل و به گسترش یادگیری ماشینی کمک کنند. با این کار می‌توان متوجه شد که سمت و سوی پرونده‌های قضایی در جامعه، کیفری است یا حقوقی. از سوی دیگر، بر اساس تحلیل داده‌ها قضات هم می‌توانند تصمیمات درستی بگیرند و فرایندهای دادرسی و قانونگذاری را تقویت کنند. از این رو، این اقدام باعث می‌شود تا سطح بهداشت حقوقی جامعه نیز ارتقا یابد. همچنین این اقدام قوه قضاییه، رسیدگی عادلانه‌تر و دسترسی آسان‌تر به خدمات قضایی را برای عموم مردم ممکن می‌سازد».

راه‌اندازی دو اپراتور

نعناکار درباره راه‌اندازی اپراتورهای مربوط به اجرا و پیاده‌سازی API در قوه قضاییه گفت: «به‌نظر می‌رسد با راه‌اندازی مرکز تبادل ملی اطلاعات و اتصال دستگاه‌های اجرایی به این مرکز و وجود سامانه‌های الکترونیکی در دستگاه‌های اجرایی، دسترسی به API‌ها آسان‌تر از پیش باشد. از این رو، قوه قضاییه نیز وارد این حوزه و انجام این کار مثبت شده است. پیش از این نیز امکان تبادل اطلاعات بین دولت و بخش خصوصی فراهم نبود و کسب‌وکارها مجبور بودند برای دریافت اطلاعات و سرویس‌های نرم‌افزاری به‌صورت جداگانه با سایت‌ها تعامل کنند، حال چه موفق می‌شدند چه نمی‌شدند. البته دولت از دو سال پیش تاکنون در تلاش است تا استارت‌آپ‌ها بتوانند به اطلاعات و سرویس‌های نرم‌افزاری دولت و حاکمیت دسترسی داشته باشند و این دسترسی از طریق راه‌اندازی گذرگاه عمومی خدمات دولت (PGSB) در مرکز ملی تبادل اطلاعات میسر شود. حتی قرار بود برای دسترسی، پنجره‌ای واحد برای نمایش API‌ها در سازمان فناوری اطلاعات بر روی سامانه «سروا» به آدرس sarva.iran.gov.ir راه‌اندازی شود تا تنها با یک بار اتصال، امکان ارتباط با تمامی API‌های موجود در این پنجره واحد فراهم شود و توسعه‌دهندگان خدمات الکترونیکی بتوانند از آنها در توسعه برنامه‌های کاربردی در پلتفرم‌های شبکه، نرم‌افزارهای تلفن‌های هوشمند، نرم‌افزارهای قابل نصب بر روی رایانه و… استفاده کنند. قرار بود در این سامانه قابلیت ارائه APIها، راه‌اندازی کسب‌وکار برای استارت‌آپ‌ها و حتی کسب‌وکارهای حرفه‌ای فراهم شود تا آنها بتوانند به درآمدزایی برسند. حتی قرار بود کسب‌وکارهایی هم که در دسترس نیستند، API داشته باشند و از طریق «کارگروه تعامل‌پذیری دولت الکترونیک» درخواست دهند و در صورت تصویب این کارگروه که نمایندگانی از تمام قوا (مقننه، مجریه، و قضاییه)، نیروی انتظامی، مرکز ملی فضای مجازی، اتاق بازرگانی، صنعت، معدن و کشاورزی و نماینده بخش خصوصی (نظام صنفی رایانه‌ای کشور) در آن حضور دارند، دسترسی به داده‌ها ممکن شود».

یکی از مسئولان سازمان فناوری اطلاعات نیز درباره دسترسی استارت‌آپ‌ها به API‌های خدمات عمومی دستگاه‌های اجرایی به «ایران» گفت: «یکپارچه‌سازی اطلاعات ملی دولت هنوز اجازه دسترسی به تمام اطلاعات عمومی را نداده، اما قرار است این کار به بخش خصوصی سپرده و به دو اپراتور مجوز فعالیت داده شود تا اطلاعات و API‌هایی را که استارت‌آپ‌ها نیاز دارند، در اختیار آنها بگذارند. به همین ترتیب، اگر کسب‌وکارها هم اطلاعاتی نیاز داشتند، اپراتورها می‌توانند به «کارگروه تعامل‌پذیری دولت الکترونیک» درخواست دهند تا اجازه قانونی آن صادر شود».

منبع: روزنامه ایران