ورود ممنوع!

زمان مطالعه: 2 دقیقه

بی شک آنچه در نظام کنونی حقوق بین الملل عمومی می تواند باعث ایجاد اقتدار در عرصه های مختلف گردد، استفاده حداکثری از پتانسیل های موجود بین المللی مخصوصاً در حوزه حقوق است، هرچند بسیاری از دولت ها برای نشان دادن استقلال و اقتدار خویش همواره از ابزار های سیاسی و روابط بین المللی استفاده می نمایند، اما آنچه که می تواند قدرت علمی و عملی یک کشور را نمایان سازد، استفاده از ابزار های اقتصادی، نظامی و سیاسی است که هر سه این ابزارها می بایست بر یک بستر صحیح حقوقی مستقر گردند، چندی پیش شاهد دستور ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا مبنی بر تعلیق ورود ایرانیان به خاک این کشور بودیم که باعث شد واکنش های داخلی و بین المللی بسیاری را بر انگیزد، هرچند که بسیاری از این کنش ها و واکنش ها از منظر سیاسی اتفاق افتاد، آما آنچه که مهم است انجام کنش حقوقی در عرصه بین المللی است.

قانون مربوط به عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی بین ایران و دول متحده آمریکا، یکی از آن اسنادی است که در دعاوی حقوقی بسیاری فی ما بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا مورد استناد قرار گرفته است، این عهدنامه، می تواند مبنایی برای اقدامات حقوقی ایران در عرصه بین المللی باشد.

علاوه بر دعاوی بسیار مشهوری که در دیوان بین المللی دادگستری بر اساس قانون مربوط به عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی بین ایران و دول متحده آمریکا مطرح شده است، در دادگاه های داخلی آمریکا نیز دعاوی متعددی بر این مبنا صورت پذیرفته است، قضیه ترنس ولور و سایرین، قضیه تارک ریید، قضیه سی سو، قضیه شرکت مکسن، قضیه اویسی، قضیه مایکل بنت و … تنها نمونه ای از این دعاوی است.

تصمیم ریاست جمهوری ایالات متحده در خصوص تعلیق ورود ایرانیان به این سرزمین نقض فاحش بند ۱ ماده ۲ این قانون است، در این بند آمده:

اتباع هر یک از طرفین معظمین متعاهدین مجاز خواهند بود که به قصد بازرگانی بین کشور خود و قلمرو طرف معظم متعاهد دیگر و‌اشتغال به فعالیتهای تجاری مربوطه به آن و به قصد توسعه و هدایت عملیات مربوطه به کاری که مقدار معتنابهی سرمایه در آن کار نهاده‌اند یا عملاً در‌حال گذاردن سرمایه می‌باشند به قلمرو طرف معظم متعاهد دیگر وارد شوند و در آن جا اقامت کنند و شرائط چنین اجازه به هیچ وجه نامساعدتر از‌شرایطی نخواهد بود که در مورد اتباع هر کشور ثالثی قائل می‌شوند.

همچنین بنا بر بند ۱ و ۲ ماده ۴ نیز هیچ یک از طرفین نمی توانند حقوق اشخاص طرف دیگر را در داخل سرزمین خود نقض نمایند، علاوه بر این چند بند و مواد ذکر شده موارد دیگری نیز هست که می تواند مورد استمساک حقوقدانان جهت انجام اقدامات قانونی حقوقی بین المللی  قرار گیرد.

لذا انتظار می رود علاوه بر اخذ سیاستهای درست و محکوم نمودن این اقدامات خلاف حقوق بین الملل، مراجع ذی ربط نسبت به اتخاذ تصمیمات درست در حوزه حقوق نیز از موضع انفعال بیرون آمده و با همکاری و همیاری حقوقدانان مجرب داخلی، اقدامات لازم در خصوص حفظ حقوق اشخاص و تابعین ایرانی را فراهم آورند.

The High Office of Oversight and Anti-corruption

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

اداره عالی نظارت و مبارزه با فساد (HOOAC) افغانستان یک نمونه موفق از مبارزه با فساد سیستماتیک دولتی است.

این اداره وظیفه نظارت، رسیدگی، پیگیری و مبارزه با فساد اداری را در تمامی زمینه ها به عهده دارد، این سازمان که بصورت سازمان عمومی و نه دولتی اداره می شود از دولت منفک بوده و اختیارات وسیعی برای مبارزه با فساد اداری در حوزه های پیشگیری، تحقیقات و اجرای قانون دارد.

در ایران مطابق با ماده ۱۸ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، ریاست جمهوری مکلف است دبیرخانه شفافیت اطلاعاتی به منظور در اختیار قرار دادن اطلاعات مالی، اقتصادی، آماری و مانند آن، بر مبنای تجمیع اطلاعات موضوع ماده ۱۰ این قانون را ایجاد نموده و اطلاعات سالانه را مطابق با ماده ۲۰ به صورت گزارش در اختیار عموم قرار دهد.

مطابق با قانون مربوط به رسیدگی به دارائی وزراء و کارمندان دولت مصوب ۱۳۳۷، اصل ۴۹ قانون اساسی، اصل ۱۴۲ قانون اساسی، فرمان هشت ماده ای مقام معظم رهبری و قانون قانون رسیدگی به دارایی مقامات، مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۹۴ نیز ساز و کارهایی برای نظارت بر اموال مسئولین در نظر گرفته شده است که البته آیین نامه اجرائی این قانون که می بایست طبق ماده ۶ توسط دستگاه قضائی تهیه گردد هنوز تهیه و ابلاغ نگردیده است.

البته جنبه شفافیت اطلاعاتی را نیز می توان از منظر قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب ۱۳۸۳ و منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران ابلاغ شده در ۱۳۹۵ در نظر گرفت.

به هر حال آنچه که به نظر می رسد لازم است انجام یابد، ایجاد یک سازمان فراجناحی، عمومی وابسته به حکومت است که بتواند استقلال مدنی خود را حفظ و با استفاده از خبرگان علوم مختلف و با ابزارهای لازم عمل نظارت و مبارزه و پیگیری را معمول دارد.

حزب دزدان دریایی

زمان مطالعه: 3 دقیقه
کشتی فرانسوی، تحت حمله دزدان دریایی - 1615

کشتی فرانسوی، تحت حمله دزدان دریایی – ۱۶۱۵

در دنیای امروز بسیاری از معانی و تعاریف در حوزه‌های مختلف دانش، علوم و فنون دچار دگردیسی و یا در بهترین شرایط دچار قرائت‌های جدیدی شده‌اند.

فعالیت دزدان دریایی در بیش از ۱۴ قرن قبل از میلاد مسیح وجود داشته است و البته امروزه نیز به دلایل مختلفی همچنان وجود دارد.

فعالیت دزدان دریایی عوامل بسیار گوناگونی داشته و در طول زمان عوامل مختلفی در رشد و توسعه و بقای آن نقش داشته است، این عوامل از ماجراجویی، زیاده خواهی، رقابت و حتی یک شغل تا عواملی چون فقر و ناعدالتی و بی حاکمیتی قابل تقسیم بندی است.

بررسی وجود دزدان دریایی از منظرهای بسیار گوناگونی قابل بررسی است، مخصوصاً می‌توان از زاویه حقوق بین‌الملل و همچنین جرائم بین‌المللی و یکی از تهدیدات صلح و امنیت بین‌المللی به آن نگریست؛ اما آنچه که در این نوشتار خواهان پرداختن به آن هستیم دگردیسی مفهوم یک اصل بسیار مهم در تشکیل این گروه‌ها است که آن را از یک موجودیت غیرمشروع به یک تشکل مشروع در مفهومی جدید {هر چند امروزه دزدان دریایی به معنای سابق نیز وجود دارد، اما منظور ما وجود حزب دزدان دریایی است} تبدیل کرده است.

اصل مهم در تشکیل و فعالیت دزدان دریایی آن بوده است که:

” دزدان دریایی از هیچ قانونی تبعیت نمی‌کنند اما خود دارای قوانینی هستند!”

ده سال پیش برای اولین بار حزب دزدان دریایی در سوئد به صورت رسمی با مفهومی جدید اعلام موجودیت نمود این حزب سیاسی دیدگاه‌های جدیدی نسبت به حقوق داشت.

حزب دزدان دریایی خود را طرفدار حقوق مدنی {حقوق شهروندی} دانسته و خواهان مشارکت مستقیم در دموکراسی و مدیریت ملت {دولت} و همچنین خواستار بازنگری در حق تکثیر، حق ثبت اختراعات بوده و به شدت طرفدار به اشتراک گذاری آزادانه دانش {Copy Left} و بازتعریف حریم خصوص، ایجاد شفافیت اطلاعات  و گردش آزادانه اطلاعات و بی‌طرفی دولت‌ها و مهندسی نمودن رفتارها در شبکه‌های اجتماعی هستند.

نکته قابل توجه آن است حزب دزدان دریایی بین الملل نیز فعالیت خود را به عنوان یک موسسه غیر دولتی {NGO} از سال ۲۰۱۰ آغاز نموده و تا به امروز احزاب سیاسی کشورهای گوناگونی با دغدغه‌های حقوقی به آن پیوسته‌اند، این احزاب سیاسیِ‌ حقوق محور از کشورهایی چون سوئد، آلمان، سوئد، بریتانیا، جمهوری چک، هلند، فنلاند، کانادا، سوئیس، اسپانیا، یونان، یونان، هلند، اسرائیل، ایسلند، استرالیا، نروژ، آلمان، اتریش، لوکزامبورگ، جمهوری چک و اسلوونی می باشند که  فعالیت‌های حقوقیِ مستقلی را در حوزه‌های مختلف عهده‌دار می‌باشند.

نکته حائز اهمیت این است که حزب دزدان دریایی از سال ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۱۶ کرسی‌های مختلفی را در مجالس مختلف اتحادیه اروپا به خود اختصاص داده‌اند.

در هر حال آنچه که موجب بیان دگردیسی مفهومی از بی قانونی یا عدم تابعیت از قوانین موجود شده، امروزه به عنوان اقبال از حقوق جمعی و طرفداری از حقوق حق نشرِ باز محور و مانند آن شده است که این امر باعث شده تا مفاهیم جدید حقوقی با نگرش‌های نو به جامعه جهانی عرضه و ارائه گردد که ظاهراً با رویکرد مثبت جوامع متمدن نیز روبرو شده است.

این امر تا بدانجا مؤثر بوده که در بسیاری از کشورها، قوانینی در جهت حمایت از حقوق شهروندی، صیانت از گردش آزادانه اطلاعات و یا حریم خصوصی تعریف، تدوین و تصویب گردیده، هرچند که ممکن است در نگاه اول رابطه‌ای میان این نوع قوانین با چنین احزابی احصا نگردد، اما وجود چنین تفکر و فعالیت‌های ملی و بین‌الملی باعث گردیده تا تعاریف جدید به صورت ناخودآگاه از طریق جوامع به صورت شفاهی و مکتوب به یکدیگر منتقل گردد.

لذا دیده می‌شود که تغییر در معانی و تعاریف حقوقی گاه از یک بار منفی به یک بار مثبت و یا بالعکس تغییر مسیر داده و موجبات نگرش جدید در موضوعات را پدیدار می‌گردد، امید است با مطالعه این نوشتار در خصوص تعاریف و بازتعریف برخی از مفاهیم حقوقی کوشش‌هایی به عمل آید . ان‌شاءالله