اقلیم کردستان (قسمت سوم)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

در دو پست قبل در خصوص مسائلی چون قومیت، ملت و امت مسائلی مطرح و گفته شد هر چند ممکن است در نگاه اول از منظر حقوق بین‌الملل استقلال اقلیم کردستان منافاتی با حق سرنوشت سکنه آن نداشته باشد، اما با توجه به اوضاع و احول منطقه نتیجه گیری شد که استقلال کردستان در واقع غیر قابل تصور است.

زیرا از نگاه تأمین منافع ملی برای تمام سکنه عراق و ارتباطات بین‌المللی و همچنین با توجه به ایدئولوژی امت اسلامی در این منطقه شاید نتوان به صورت جامع یک خواست همگانی را در خصوص این منطقه به تأمین نمود، جدایی اقلیم کردستان از خاک عراق بیشتر شبیه به یک پروژه می‌ماند که استقلال اقلیم بارزانی را مطرح می‌کرد تا استقلال کردستان را، از همین جهت بود که نه تنها عراقیون، کشورهای همسایه، مذهبیون [علمای صاحب نفوذ]، سیاسیون و حتی کردهای منطقه نیز در خصوص این جدایی هیچ یک نظری مثبت نداشته و در این بازی پوچ نقشی را به عهده نگرفتند.

جدا سازی اقلیم کردستان از خاک عراق تنها مزیتی را که میتوانست به دنبال داشته باشد ، تأمین انرژی برای رژیم صهیونیستی  و نفوذ آمریکا در این منطقه بود که این خواست خام نیز با عکس العمل شدید مواجه و نقش بر آب شد، به گونه‌ای که این شکست آبرویی برای برگزار کنندگان این ماجرای مضحک باقی نگذاشته است و عن قریب موجب مجازات عاملان این حرکت نفاق بر انگیز  و وحدت شکن خواهد شد.

منطقه غرب آسیا در این سده معاصر چنان آب دیده شده است که در اندک زمانی می‌تواند حرکات دشمن را در خصوص نا امن کردن منطقه تشخیص دهد هرچند ممکن است مبارزه با این دسیسه‌ها هزینه‌هایی را نیز در پی داشته باشد، اما بی تردید وجود خون شهدا، تعاون و همکاری میان ملت‌های اسلامی و دشمن شناسی آحاد ملت‌ها زمینه را برای ایجاد یک منطقه مستقل اسلامی مهیا نموده است به طوری که گمان می‌رود در اندک زمانی و بعد از توفق نیرویهای رزمنده اسلامی شاهد اعتلای کشورهای اسلامی از زوایای گوناگون آن باشیم.

بدون دیدگاه برای اقلیم کردستان (قسمت سوم)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    یازده + ده =