فصل سوم قانون اساسی
یکی از فصول بسیار مهم که شاید ارزشمندترین فصول قانون اساسی هم باشد فصل سوم است، فصلی که در آن پیرامون حقوق ملت بحث شده است، فصلی مترقی که فارغ از عملی شدن تمام یا بخشی از اصول آن می توان آنرا شاه بیت غزل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نامید.
آری به درستی در طی بیش از سی سال عمر انقلاب اسلامی ایران برخی از موارد فصل سوم مورد غفلت یا کم لطفی قرار گرفته است که البته با عنایت به شرایط و مسائل سیاسی و اقتصادی و حقوقی کشور بخشی عمده ای از این نا کامی ها قابل توجیه است، البته این توجیه هرگز به معنای عدم مشروعیت و مقبولیت اصول ذکر شده نمی باشد و باید سعی دولت مردان، سیاسیون، حقوقدانان و جامعه شناسان بر این باشد تا با ارائه راه حل ها و مدل های مناسب رفتاری، این عقب ماندگی ها نیز جبران شود از دیگر سوی، بخش عمده ای از این اصول اجرایی شده و با شدت و ضعف هایی نیز در حال اجرا می باشد و برخی دیگر از اصول نیز با قوت و حدت در حال اجرا است.
مطابق با اصول حقوق بین المللی ، قوانین اساسی کشور ها عالی ترین قوانین است که نشان دهنده روح، شخصیت و مدل رفتاری دولت ها در مواجهه با مسائل گوناگون بشری می باشد.
مطالعه حقوق ملتها در قوانین اساسی نشان دهنده درجه تمدن و فرهنگ حکومت ها در خصوص رفتار آنان با ملت ها و ارزش گذاری منزلت مردم در نزد حاکمان است.
اصولی چون برابری انسان ها فارغ از رنگ، نژاد، زبان و دین، برابری ملت در برابر قانون، برخورداری مردم از خدمات تامین اجتماعی به معنای اعم آن، کرامت و مصونیت افراد و اشخاص از تعرض، منع تفتیش عقاید، آزادی بیان، منع تجسس در امور زندگی مردم، آزادی احزاب و گروه ها، آزادی انتخاب شغل و نوع زندگی، آموزش و پرورش رایگان عموم مردم، حق مسکن، دادخواهی منصفانه و عادلانه، حق دسترسی به وکیل و همچنین جاری بودن اصل برائت، منع شکنجه، منع هتک حرمت، منع سوء استفاده از حق و حق تابعیت تنها بخشی از این حقوق است که به درستی در فصل سوم قانون اساسی نیز به آن اشاره شده است.
هرچند پیگیری و اجرای برخی مسائل مورد اشاره در اصول گوناگون هنوز آنطور که باید و شاید مورد عنایت واقع نشده، اما روند رو به رشد حقوق مدنی در ایران و نزج آن با اصول اسلامی به گونه است که این روند رو به رشد در آیندها ی نه چندان دور به بلوغ و رشد کامل خود رسیده و همانگونه که تا به حال الگویی بین المللی در خصوص احترام به حقوق بشر، صلح و امنیت انسانها بوده است من بعد نیز نقش پر رنگ تری را ایفا خواهد نمود.
باید به این نکته نیز اشاره نمود که رئیس جمهور نیز به عنوان پاسدار قانون اساسی و حافظ حقوق ملت نقش انکار ناپذیری را برای سرعت بخشیدن به اجرای چنین اصولی دارد و امید است اکنون که رئیس جمهور فردی حقوقدان و اسلامدان است عزم خویش را بیش از پیش جهت اجرایی نمودن اتم و اکمل چنین اصولی جزم نماید انشاءالله