حدود و ثغور آزادی(قسمت پایانی)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

 هنگامی که انسان مراحل طفولیت را طی می کند و به حد بلوغ می رسد، آزادی او به دلیل قانونمندی شرع محدودتر می‌شود و شرع او را موجودی مسئول می‌شناسد، برعهده او بایدها و نبایدهایی را تعریف می‌کند و در قالب آزادی معنوی، امر به تهذیب نفس می دهد و از او حفظ ارتباط با خالق هستی بخش را در قالب نماز و روزه و ارتباط با مستضعفین و مستمندان را در قالب زکات و انفاق می طلبد. دفاع و جهاد با دشمن را در زمان خاص خود واجب می شمارد و بر او هر عمل فردی یا اجتماعی را که حیات معنوی و رشد و تکاملی وی را به خاطر می اندازد حرام می‌سازد و تخلف از آنها را جایز نمی داند. لذا به هیچ شخصیت حقوقی و حقیقی اجازه داده نمی‌شود که از حدود و ثغور فرامین الهی تعدی کند و با نیروی قهر و جبر ، نسبت به انجام تکالیف، واجبات و محرمات تا حد جرح بهره گیرد. انسانی که در نگاه شرع موظف است تکالیف الهی خویش را انجام دهد، و از ناحیه شارع تهدیدات شدیدی به منکران و حتی کاهلان فرائض داده است؛ چنانچه به هر دلیلی از اوامر الهی سرپیچی کنند – گرچه مستحق عذابهای وعده داده خداوند باشند – از منظر قانون، شهروندان و کارگزاران حکومتی آزادند و تا زمانی که اعمالشان به خودشان بر می گردد و تعدی و تجاوز به حریم جامعه نیست، کسی نمی‌تواند متعرض آنان شود. از طرف دیگر، همانند دیگر شهروندان در مسائل شخصی از مصونیت و امنیت برخوردارند. به استناد همین دلیل می‌بینیم که در اصل ۲۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است که:

 «بازرسی و نرساندن نامه‌ها و ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی و افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، و سانسور و عدم مخابره و نرساندن آنها و استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون»

 لکن، دسته دیگری از اعمال وجود دارد که شارع حکیم، استفاده از آنها را به نام آزادی ممنوع کرده و در مرحله عمل، حکومت اسلامی را ناظر بر اجرای آن قرار داده و به منظور اجرای دقیق آن، استفاده از جبر و تحمیل و برخورد جدی با عاملان را نه تنها تجویز، بلکه واجب شمرده است و در برخی موارد حد یا تعزیر و تنبیه بدنی و مالی و در مواردی قتل برای آنها در نظر گرفته است و بدین سان، آزادی انسان را (با مفهوم هرج و مرج و بی بند و باری) با استفاده از قوانین به منظور تکریم جامعه و سلامتی آن محدود ساخته است، وبرای اینکه آزادی وکرامت انسانی دستخوش عنان گسیخنگی نگردد، برای آن چارچوب قانونی ایجاد کرده است. در اینجا می توان موارد زیر را از جمله آزادی‌های ممنوع برشمرد.

 ۱ – تعدی به حقوق دیگران

 ۲ – ایجاد مزاحمت برای دیگران

 ۳ – تظاهر به منکرات

 ۴ – تخلف از مقررات حکومتی و تهدید امنیت ملی

 ۵ – اهانت به مقدسات و مواردی دیگر که لازم به ذکر نیست.

 اگر در نظام اسلامی رعایت موارد فوق را قانون بدانیم (که هست) آزادی از قید این قوانین، جامعه را به هرج و مرج می‌کشاند. عدم کنترل در موارد فوق، ویا ناکافی بودن قوانین ، موجب برهم زدن نظم جامعه می‌شود. اگر افراد جامعه صرفاً بر اساس امیال و خواسته خود اقدام کند و مصالح عمومی مردم را در نظر نگیرند. مسلماً اصطکاک، تزاحم‌ها و مفاسد فراوانی پیش خواهد آمد که کمتر کسی از این وضعیت سود خواهد برد. به همین دلیل اصل لزوم حکومت و اهمیت به نظم و قانون، امری است که عقل به ضرورت آن حکم می‌کند. بنابراین وجود نعمت آزادی نباید موجب سرمستی افراد جامعه و تجاوز از حدود و ثغور آزادی گردد.

 نسال الله سبحانه ان یجعلنا و ایاکم ممن لانبطره نعمه ولا تقصر به عن طاعه ربه غایه و لا تحل به بعد الموت ندامه و لا کابه، یعنی : از خدا می‌خواهیم که ما و شما را از کسانی قرار دهد که نعمت، سرمستشان نکند و هیچ هدفی از اطاعت پروردگار بازشان ندارد و پس از مرگ هیچ پشیمانی و رنجی بر آنان فرود نیاید

یک دیدگاه برای حدود و ثغور آزادی(قسمت پایانی)

  1. آشنا گفت:

    سلام
    از مطلب شما تشکر می کنم

  2. دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ده − 6 =