جنگ عمقی
جنگ را میتوان از زوایای مختلفی مورد نقد و بررسی قرارداد یکی از این زوایای نگاه به جنگ از لحاظ سطحی بودن و عمقی بودن به آن است، که کمتر به آن پرداخته شده است.
جنگ سطحی جنگی است که در سطح جریان دارد، جنگهای زمینی، هوایی، دریایی، چریکی و شهری جزء اینگونه از جنگها به حساب میآیند.
اما به واقع جنگ عمقی چیست؟ جنگ عمقی جنگی است که درسطح جریان ندارد،لذا مانند جنگ سطحی ممکن است تلفات به معنای از بین بردن جان انسانها و یا ناقص کردن آنها در آن معنا نداشته باشد.
جنگ عمقی جنگ نرم است، جنگ فرهنگی، جنگ اعتقادی، جنگ اصولی است، جنگی که به راحتی نمیتوان آن را شناسایی نمود و با آن به مقابله پرداخت. هدف جنگ عمقی جان نیست، مال نیست بلکه تفکرات و منش و روش بشری است.
در جنگ عمقی بر خلاف جنگ سطحی از ابزار و ادوات جنگی استفاده نمیشود، جنگی است که در کوتاه مدت جواب نمیدهد، به جنگی گفته میشود که در آن سرمایه گذاریهای عظیمی برای نسلها صورت میپذیرد.
از مهمترینهای اینگونه جنگها جنگ فرهنگی به شمار میرود، جنگی که ممکن است در طول یک، دو و یا سه دهه به طول بیانجامد و آثار خود را پس از یک نسل نشان دهد، جنگی که موجب میشود اعتقادات سست شود، مسیرها از جهتی به جهت دیگر منحرف گردد و یا حتی ممکن است منجر به بروز انقلاب ها نیز گردد.
جنگ عمقی بر خلاف جنگ سطحی همه آحاد را درگیر میکند، در جنگ سطحی فقط نظامیان و گروه های داوطلب وظیفه مبارزه و دفاع را به عهده دارند هرچند که ممکن است تلفات جنگی غیر نظامیان را نیز در بر گیرد و آنان را با مخاطره روبرو سازد، اما در جنگ عمیق شاید نظامیان اصلاً نقشی نیز نداشته باشند، نقش اصلی را در جنگ عمیق رهبران سیاسی، فرهنگی، دینی و سپس مردم بازی می کنند.
در جنگ سطحی می توان از ابزارهای فیزکی برای رهگیری و ردگیری و مقابله با دشمن استفاده نمود اما در جنگ عمقی ابداً ابزارهای فیزیکی ، موجود نیست بلکه این هوشیاری، بصیرت و نگاه افراد به جامعه داخلی، بیرونی و پیرامونی است که میتواند خطرات و نشانه های جنگ را شناسایی کند.
در جنگ سطحی ممکن است فقط بخشی از منابع یک کشور مورد استفاده قرار گیرد اما برای مقابله با جنگ عمقی میبایست تمامی منابع در راه مقابله با این جنگ بسیج گردد.
در جنگ سطحی قوانین داخلی و بین المللی، کنوانسیون ها و معاهدات و انواع استانداردها وجود دارد اما در جنگ عمقی هیچگونه استانداردی جهت مبارزه و مقابله و تهاجم وجود ندارد لذا دشمن در اینگونه جنگها از تمامی ابزار موجود خود مخصوصا رسانهها،انواع فنآوری و فنآوری و دیگر حامل ها استفاده مینماید.
شناخت جنگ عمقی تخصص ویژهای را میطلبد، در حالی که در جنگهای سطحی تخصص ویژهای برای شناخت موجود نیست.
ممکن است در جنگ سطحی وظیفه دولت باشد تا به مقابله با دشمن بپردازد اما در جنگهای عمقی تمام آحاد مردم میبایست دست به دست هم در مقام مقابله و مبارزه با اینگونه تجاوزات هوشیار بوده و به دفاع بپردازند.
به عنوان مثال به یکی از جنگهای عمقی قابل بررسی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، که منجر به پیروزی بی تمثیل آن در عرضه داخلی و بین المللی گردید، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان و دانش آموزان در تاریخ ۱۳ آبان بود.
۱۳ آبان به عنوان یک واقعه و رخداد عظیم روی داده توسط ملت بر علیه تهاجمات خصمانه و مبارزه و تفوق بر جنگ عمقی میتواند یاد آور این نکته باشد که دشمن همواره با استفاده از تاکتیکها و تکنیکهای متفاوت قصد سرنگونی نرم و یا سخت انقلاب اسلامی مستقل ایرانی را دارد.
۱۳ آبان با تسخیر بزرگترین مرکز ستادی و فرماندهی غرب در شرق نمونه و سرمشقی برای تداوم حرکان انقلابی ملتهای آزاده است این رویداد که شبیه آن بعدها در ۹ دی نیز رخ داد، نشان میدهد، در جنگهای عمیق این تنها مردم آزاده هستند که میتوانند با تمسک بر حق در راستای اهداف بالا و والای اسلامی راه صحیح را تشخیص و با بصیرت آفرینی رهبران راه مبارزه و تقابل با دشمن را در پیش گیرند.
در هر حال با فرا رسیدن روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و هم قرین شدن آن با تبعید حضرت امام خمینی (ره) از ایران به ترکیه به عنوان بزرگترین رهبر و فرمانده جنگ های سطحی و عمقی ایران، امید است با تکیه بر ایمان، اخلاص، دانش و خودباوری و بصیرت افزایی شاهد آن باشیم تا در دیگر جبهه های جنگ عمیق نیز با رهبری جانشین بر حق این یگانه مرد تاریخ، توفیق روز افزون حاصل گردد که شفق زده است زمشرق فروغ صبح امید، دهید مژده که روز ظهور نزدیک است.