استادان علیه تقلب
Professors against Plagiarism
امروزه یکی از آفتهای جدی علم، تقلب است، سرقت آثار ادبی و علمی دیگران، متأسفانه بستری را مهیا نموده است تا افرادی بدون کوچکترین زحمت، مطالعه و تحقیق آثار دیگران را به نام خود عرضه و از مزایای آن استفاده نمایند.
البته سوءاستفاده از آثار دیگران نهتنها تقصیر نظام آموزشی است، بلکه عمده تقصیر نیز بر گردن دانشجویان و اساتید میباشد، همچنین پیچیدگی و زمان بری بیشازحد پیگیریهای حقوقی و قضایی مزید بر این علت است.
نبود فرهنگ علمی، مسامحه با متخلفان، عدم وجود تعهد کاری همکاران نیز مزید بر این علت است.
شاید از همین رو است که به همت برخی از اساتید دانشگاهی جمعیتی جهت مقابله با سرقت ادبی و علمی با نام استادان علیه تقلب شکل گرفته است.
ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن را هم جایز نمیدانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روشهای تقلب را بیان و ضمن آموزش به دانشجویان و تلاش برای اشاعهی اخلاق و آداب حرفهای در جمع خودمان، مسئولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشههای آن واکنش جدی نشان دهند. ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
این گروه تلاش مینماید تا بااطلاع رسانی و فرهنگسازی گامی هرچند کوچک در خصوص مقابله با این آفت بزرگ علمی بردارد.
من نیز با حمایت از این جنبش میکوشم، تا اندک کمکی در خصوص مقابله با این سوء رفتار علمی بنمایم، لذا تمامی مقالات و تحقیقاتی که برای اینجانب بهعنوان کار کلاسی و درسی ارسال میگردد، بهدقت مطالعه، بهصورت تصادفی به منابع و مراجع، مراجعه و متون ارسالی را با مقالات موجود در پایگاههای داده مقایسه مینمایم.
لذا امیدوارم روزی فرارسد تا تمامی دانش آموزان، دانشجویان، دانشپژوهان، محققین و اساتید با یاری یکدیگر به ارتقاء سطح واقعی علمی کشور کمک نموده و برای یافتههای علمی خود و دیگران حقوق و تکالیفی را شناسایی و مراعات نمایند. ان شاء الله
یادمه از سال دوم ابتدایی تقلب کردن رو شروع کردم. 🙂 وقتی رسیدم به دبیرستان شده بودم خریت فن و خبرهای بودم توی تقلب کردن. اساتیدی که میگفتند هیچ کسی تاحالا توی کلاسشون تقلب نکرده، جلوی من کم آورده بودند.
به خاطر همین هیچ موقع به درس و کلاس اهمیت نمیدادم.
وقتی وارد حوزه شدم و حکم تقلب کردن رو از دفتر مرجع تقلیدم استفتاء کردم، خیلی متقن گفتند که حرام است و جایز نیست. اون موقع بود که مجبورشدم یه تکونی به خودم بدم.
تا قبل از اون شرایط نمره امتحان وابسطه به شرایط محیطی سالن جلسه و استاد و مراقبین داشت، با هزار ترفند سر جلسه رفتار میکردم و استرسهای زیادی بود و امتحان مثل تاس انداختن بود.
ولی بعد از اینکه تصمیم گرفتم تقلب رو کنار بزارم، شدم یه آدم درسخون خرخون:). با اعتماد به نفس میرفتم سرجلسه و هرموقعی که تموم میکردم میومدم بیرون. الانهم ۷ ساله که توی ترکم.